جیک و جیک و جیک ساعت خونه...


همین چند وقت پیش، متنی برای سایت مستور فرستادم، که دوستان موعودی ام با نام "ظلم آشنا" منتشرش کردند.

حالا که فکر می کنم، ظلم به باطری های قلمی هم رسیده است! روزهای اول گمان می کردم عیب از ساعت خانه مان باشد، اما وقتی 5 تا ساعت همزمان با هم می خوابند آدم شصتش خبردار می شود که مشکل از باطری هاست نه ساعت های مفلوک!


باطری ساعت ما

دیشب

راس ساعت 8 تمام کرده است؛

و رد پای سکوتش

هنوز روی ساعتمان جا خوش کرده...!


پی نوشت: حالا که به لطف انتخابات محترم، امتحانات پایانی مان چندروزی جلو افتاده اند و استادهای نازنین! هنوز نیامده ، دم از کمبود وقت و درس و تمرین های عقب افتاده می زنند، آدم مدام باید چشمش به ساعت باشد و از جیره بندی زمانی اش نهایت استفاده را ببرد.

دانشجوی مجازی بودن هم برای خود حکایت ها دارد که روزی- روزگاری اگر فرصتی دست داد حتما پستی را به آن اختصاص می دهم.

دعا کنید این ترم هم به خیر بگذرد...



عید بیاید رود،عید تو ماند ابد...

برش اول:
نوروز ، یعنی روز نو؛ یعنی روزی متفاوت از دیروز.
یعنی چند قدم به جلو برداشتن و شکلک درآوردن برای کج راه هایی که قبلا طی کرده بودی. یعنی جولان دادن در راه مستقیم!
نوروز یعنی همین که توی تقویم روزی هست ،که به تو اجازه می دهد باز هم بلند شوی و مثل بهار شروعی دوباره را امتحان کنی.
"اهدنا الصراط المستقیم" {1}


برش دوم:
از بین بذرهایی که – همین چندوقت پیش- با دردانه برادر کاشته بودیم، نصفشان جوانه زده اند و نصفشان زیر خاک مانده اند.
لادن ها، شمع دانی ها و لاله عباسی ها قد علم کرده اند و کلنجار رفتن این چندوقتشان با خاک را، هرروز به رخ خورشید می کشند ، همیشه بهار و گازانیا و مارگاریت ها هم هنوز که هنوز است ،زیر خاک جا خوش کرده اند.
دارم فکر می کنم حال این روزهای بذرهایی که زیر خاک مانده اند، درست به حال آدمی شبیه است که "تحبس الدعا" {2} شده است.
که به او استعداد این را داده اند که زیر خاک جا بگیرد ...باران بخورد...رنگ آفتاب ببیند ...اما فرصت جوانه زدن را از او گرفته اند...تقریبا جایی بین زمین و آسمان معلق مانده اند.
مثل آدمی که خدا دستش را می گیرد ،گوشه ای از خانه ی خودش به او جا می دهد، اجازه می دهد دعا کند و خواسته اش را با صاحب خانه در میان بگذارد، ناله کند، مویه کند... اما دست آخر خودش سد راه اجابت دعا می شود.{3}
حال این روزهای بذرهایی که زیر خاک مانده اند، چقدر شبیه حال این روزهای ما آدم هاست...
"خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود." {4}


برش سوم:
چقدر دوست دارم ،یک بار هم که شده برای عید دیدنی ،سری هم به خودم بزنم.
حال خودم را بپرسم، از کار و بار و روزمرگی هایم حساب بکشم. به خودم هم شیرینی تعارف کنم به خاطر کارهای خوبم و لذت چشیدن طعم نان کنجدی های روی میز را از خودم بگیرم، برای ندانم کاری هایم.
به جان ماهی گلی های هفت سین، دلم عجیب برای خودم تنگ شده است!
"گفتم این عید به دیدار خودم هم بروم." {5}


*****
1.قرآن مجید.سوره فاتحه. آیه 6
2.وامی نیکو از دعای کمیل...اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعا(خداوندا ،ببخش بر ما گناهانی را ،که مانع اجابت دعا می شود.)
3. اجابت دعا را دیر مپندار، درحالی که خودت با گناه راه اجابت آن را بسته ای. امام علی (ع)
4.مصرعی از مقام معظم رهبری.
5.مصرعی از قیصر امین پور