بوی گل سوسن و یاسمن آید...
حال آدم هایی که مدت هاست از شرم کشف حجاب خانه نشین شده اند.
تعزیه و عزاداری هایشان را به خاطر حکومت تعطیل کرده اند.
لباس های سنتی شان را توی گنجه ها چپانده اند و کلاه پهلوی و شاپوهای اجباری به سر کرده اند.
عده ای اعیان نشین و وطن فروش، پول نفتشان را بالا کشیده اند .
پشت پرده های حکومت، " از معاصی منکری نمانده که نکرده باشند" * و حقی نبوده که پایمال نشده باشد.
حال آدم هایی که تشنه کمی معرفت مانده اند، همه قوایشان را به کار گرفته اند تا شب و نیمه شب، دور از چشم ماموران وقت، اعلامیه پخش کنند، نوارهای سخن رانی تکثیر کنند، روی دیوارها را پر از شعارهای رنگارنگ کنند و...آخرش، توی آن روز موعود، همه خیابان ها را پر از شاخه های رز و میخک کنند و با هم مسابقه بگذارند برای دست بوسی "شما"!
شما برای آن ها حکم نور را داشتید، معجزه ای که بعد از آن همه تشنگی به چشمه ای گوارا رسانده باشیدشان.
آن قدرها شما را باور داشتند که حاضر شدند زیر سخت ترین شکنجه های روزهای اسارت تاب بیاورند و پای آرمان هایتان بایستند.
مادرهای شهدا، قبل از شهادت پسرهایشان، خواب شما را می دیدند؛ که همراه سیدی بزرگوار ،مژده رستگاری فرزندشان را برایشان می بردید.
آدم های سرزمین های دور، وقتی زیر چکمه های ظلم و استبداد مچاله می شدند، راه نجاتشان را لا به لای حرف های شما پیدا می کردند.
رهبر قلب های پاک! آقای سید روح الله مصطفوی خمینی!
ورودتان به ایران، بر ما ، بر همه لاله های راه آزادی، بر مردم آزاد اندیش، بر ذره ذره این خاک، مبارک باد!
*باب دوم گلستان سعدی: " فی الجمله نماند از معاصی منکری که نکرد و مسکری که نخورد"
پ.ن:
انگار کن روز ظهور همین روزها باشد، انگار کن همه خیابان های دنیا برای امام عصرمان گلباران شده باشند، انگار کن همه دنیا گوش شده باشند برای ندای "انا بقیه الله"... هستم آن روز مولا؟
چند پیشنهاد برای این روزها:
کتاب دخترم فرح ،خاطرات فریده دیبا (مادر فرح پهلوی) / کتاب دوجلدی ظهور و سقوط سلطنت پهلوی (خاطرات حسین فردوست)/ کتاب زندگی به سبک روح الله (برش هایی از سیره خانوادگی امام روح الله)